مردم و حاجقاسم، پای یک علاقه همیشگی در میان است/ سردار سلیمانی محور آرامش بود
تاریخ انتشار: ۳ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۶۶۹۳۴
خبرگزاری فارس_کرمان؛ آمنه شهریارپناه: به سومین سالگرد شهادت سردار پر افتخار جبهه مقاومت نزدیک میشویم، کسی که جان و دل مردم بود و جانها و دلها هنوز برایش عزادارند.
کرمان تنها ولادتگاه حاجقاسم نیست، او در این خاک پرورش یافته و با مردم اینجا بزرگ شده است، همانطور که در میان مردم مقاوم کرمان روحیه سلحشوری آموخته، نجابت و رأفت و صبوری را نیز از کویر یاد گرفته است، همانگونه که معرفت و عزت را تمرین کرده، دینداری و ولایتپذیری را هم مشق کرده است، او بصیرت و فضلیت را در همین استان و در میان همین مردم آموخت و آموزش داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مردم قدرشناس کرمان عزیزش میدانستند و هنوز هم دوستش دارند، این عشق و ارادت دو طرفه بود، حاجقاسم نیز مردم کرمان را از عزیزترین کسانش عزیزتر میدانست و در توصیهها و وصایای خود بارها به آن اشاره کرده است.
با هر کدام از نزدیکان حاجقاسم صحبت میکنیم، اول از علاقه او به مردم کرمان میگوید، مثل اینبار که محافظ سالهای دور و نزدیک او، این عشق را از نگاه دیگری روایت میکند.
حاجقاسم اعتقادی به محافظ نداشت
همان کسی که از سال ۷۲ جزو تیم حاجقاسم میشود و این گونه حرف دل را با خبرنگار فارس آغاز میکند: سردار سلیمانی چیزی بهعنوان محافظ نداشت، چه زمانی که در کرمان بود و چه زمانی که فرمانده قدس شد و گاهی به کرمان میآمد.
وی اضافه کرد: فقط در عملیاتها کسی را بهعنوان همراه با خود میبرد.
شجاعت و جسارت سردار دلها در عملیاتها برای هیچکس پوشیده نیست، این همراه حاجقاسم نیز به آن اشاره میکند و میگوید: حاجی در پیشانی عملیاتها حرکت میکرد، در اتاق جنگ نمینشست که بگوید بروید، او شجاعانه به سمت خط مقدم حرکت میکرد و نیروها را برای کمک فرا میخواند.
وی حاجقاسم را دوستدار مردم کرمان دانست و گفت: همیشه هر وقت در کرمان بود، برای مردم وقت میگذاشت، غالبا مسیری را پیاده طی میکرد تا اگر کسی مشکلی، سوالی یا ابهامی دارد، بیواسطه بتواند با او در میان بگذارد و صحبت کند.
وی به بیان خاطرهای در این زمینه میپردازد و میگوید: حاجی یک روز در حسینیه ثارالله سخنرانی داشتند، مسیری را برای پیادهروی تا حسینیه انتخاب کردند، با فاصله پشت سر ایشان راه افتادم، متوجه شدند و با همان اخمهای معروفشان و با حالت اعتراض بسیار شدید به من فهماندند که نیایید.
وی ادامه داد: بر خلاف سایر مسؤولان، حاجی از همان درب ورودی که مردم وارد میشدند، وارد حسینیه شدند، بنده هم همان موقع رسیدم و در کنار حاجقاسم قرار گرفتم و او با همان حالت عصبانیت گفتند تو را به حضرت زهرا پشت سر من نیایید.
این محافظ حاجقاسم عنوان کرد: بارها به ما گفته بودند در کرمان هیچ خطری تهدیدم نمیکند، او اعتقادی به محافظ نداشت و صراحتا میگفت دنبال من راه نیفتید، اما ما دوست داشتیم با حاجقاسم باشیم، ما از سردار آرامش میگرفتیم.
وی ادامه داد: حاجقاسم آرامش ما بود، در سختترین و بحرانیترین شرایط هم آرام بود و آرامش میداد، او حتی آرامش کشور هم بود، بعد از حاجی دیگر روی آرامش را ندیدیم که امیدوارم روح ایشان و دعای خیر این شهید عالیمقام، آن را به ما برگرداند.
وی در ادامه آخرین دیدارش با حاجقاسم را روایت میکند و میگوید: کنگره ۶۵۰۰ شهید استان کرمان آخرین باری بود که حاجقاسم را دیدم، بعد از مراسم جمعیت زیادی پشت در مصلی امام علی(ع) شهر کرمان جمع شده بود، حاجقاسم باید جایی میرفت، خواستم کمک کنم از جمعیت خارج شود، در همین زمان فرزند شهیدی میخواست مطلبی را با حاجقاسم در میان بگذارد، مانع شدم برای اینکه راه را باز کنم اندکی او را عقب کشیدم که با تلخی و عصبانیت سردار سلیمانی مواجه شدم.
وی ادامه داد: حاجقاسم آن روز با عصبانیت فریاد کشید و گفت: نمیفهمید فرزند شهید با من کار دارد؟ او با فرزند شهید گفتوگو کرد و بعد از چند دقیقه فرمود: تکه کاغذی به من بدهید، چند خطی برای آن فرزند شهید نوشت و او با خوشحالی رفت.
محافظ حاجقاسم اضافه کرد: حاجقاسم با خانواده شهدا انس و الفت عجیبی داشت، هیچکس نمیتواند عمق آن را بازگو کند، جلسات زیادی با آنها برگزار میکرد و ساعتها پشت درهای بسته سخن میگفت و صحبتهایشان را میشنید.
لزوم ورود یادگاران دفاعمقدس به جنگ روایتها
وی با تاکید بر اینکه زندگی حاجقاسم، افسانه نیست، ابراز داشت: همراهان او طی این سالها و همینطور کسانی که او را میشناختند و با او بودند، باید در نقش راوی وارد مدارس و دانشگاهها شوند و این زندگی پر از شکوه و آموزنده را روایت کنند.
محافظ حاجقاسم با بیان اینکه این بیاطلاعیِ نسل جدید در سالهای آینده خودش را نشان میدهد، ابراز داشت: آنها باید بدانند که اسوه و الگوی شهامت و شجاعت در دنیا کیست.
وی با تاکید بر اینکه اگر ما روایت نکنیم، دشمن آن را برعکس جلوه میدهد و جا میاندازد، گفت: هنوز نتوانستهایم در این زمینه قدمی برداریم.
این روزها عوض کردن جای جلاد و شهید سرعت زیادی به خود گرفته و رسانههای معاند آن را رهبری میکنند، یادگاران دوران دفاع مقدس و همینطور همراهان و نزدیکان این چهره بینالمللی مقاومت، وظیفه سنگینی برعهده دارند و باید جهادگونه وارد عمل شوند، در این جنگ روایتها پیروز شده و توطئه دشمنان را خنثی کنند.
پایان پیام/ ۸۰۰۶۵/ب
منبع: فارس
کلیدواژه: حاج قاسم سردار دل ها محافظ حاج قاسم حاج قاسم فرزند شهید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۶۶۹۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ضرورت توجه به سلامت روانی، اخلاقی و اجتماعی در کنار سلامت جسم
معاون فرهنگی و اجتماعی پلیس در یادداشتی به مناسبت هفته سلامت، وجوه مهم سلامت را برشمرد و بر نقش خانواده در سلامت افراد تاکید کرد.
به گزارش ایسنا، سردار سعید منتظرالمهدی در یادداشتی به مناسبت هفته سلامت نوشت:« یکی از ارکان اصلی خوشبختی و بهروزی، «سلامت» است. چه، با برخورداری از تراز بالای صحت و سلامت است که میتوان برای تحقق اهداف ریز و درشت زندگی و بیشینهسازی شادابی و موفقیت، گام فراسو نهاد و جهد و جد روزافزون کرد. لیکن، نباید از یاد برد که قلمرو و حیطه سلامت هرگز در سطح «سلامت جسم» محدود نمیماند بلکه حیطههای پر اهمیت دیگری را نیز در بر میگیرد که از آن میان سه حیطه دیگر سلامت، یعنی «سلامت روان»، «سلامت اخلاق» و «سلامت اجتماعی» در خور توجه فزونتری هستند. نیازی به یادآوری نیست که این چهار حیطه سلامت پیوند وثیق و جدایی ناپذیری با یکدیگر دارند و لاجرم زوال یا نقصان هریک قادر است آن سه دیگر را دستخوش کژکارکردی کند.
چنانچه از حیث یادآوری و بیش و کم از منظر امروزین بخواهیم تعریفی بس مختصر از این چهار حیطه سلامت به دست دهیم چنین میتوان گفت که جسم آنگاه سالم است که بتوان بیهیچ محدودیتی از همه ظرفیت و توان آن برای «نیکو زیستن» بهره جست، روان نیز زمانی در سلامت است که نه تنها در دام هیچ «تعارض» آشفتهساز و نشانگان ملال انگیز و تنیدگی آشوبناکی گرفتار نشده باشد بلکه لبریز سُرور و وجد و خرسندی و پیوسته در تعالی و پویایی باشد. به همین قیاس سلامت اخلاقی نیز به حالتی اطلاق میشود که ذهن و ضمیر فرد عاری از «احساس گناه» باشد؛ آشکار است که لازمه فراچنگ زدن چنین خلق و حالتی آن است که فرد در کنش و منش و بینش خود، «فضایل اخلاقی» نظیر صداقت، عدالت، اصالت، امانت و جزو آن را فرو نگذارد و برای بیشینهسازی آنها پیوسته بکوشد. سرانجام، مراد از «سلامت اجتماعی» آلوده نشدن به آسیبهای مختلف از یک سو و داشتن ارتباط و تعامل «شفابخش» با جمع و جامعه از دیگر سو است.
ناگفته پیداست که یک دوجین عامل را میتوان نشان کرد و نشان داد که بر هر یک از این چهار حیطه سترگ سلامت تاثیر میگذارند. اما، تردیدی نمیتوان کرد که در این میان سهم و نقش خانواده برجستهتر است. چون همانگونه که می دانیم در خانواده است که «اندیشه» شکل میگیرد، «شخصیت» فرا میبالد، «منش» نضج مییابد، «نگرش به خویشتن» پایهریزی می شود و «نحوه رفتار» در برابر پدیدهها و در شرایط مختلف، سمت و سو داده میشود.
حال این پرسش در برابر ما عرض اندام میکند که کدام خانواده قادر است تراز و میزان هر یک از چهار نوع سلامت را ارتقا دهد و مانع از فروشدن در «بیماری» و نقصان سلامت شود؟ در پاسخ به این پرسش میتوان انبوهی شاخص و ملاک را برای « خانواده سلامت محور» و «سالم پرور» فهرست کرد. لیکن به باور من از آن میان شاخص های زیر اهمیت بیشتری دارند:
۱.سبک زندگی برخوردار از تحرک بهینه (۶۰ دقیقه در روز)، بهداشت مطلوب، چک آپ دوره ای، تفریح به موقع و تغذیه مناسب. چنین سبکی نه تنها به سلامت جسم یاری میرساند بلکه سلامت ذهن و روان را نیز مضاعف میکند.
۲.پیروی از الگوی گفتوگوی سازنده برای از میان راندن تعارضات ناگزیر زندگی. در چنین خانوادهای کمتر مشاجره و منازعه و مجادله دیده میشود. چه، اینگونه خانوادهها زبان و کلام را در جهت «مفاهمه» و مصالحه بکار میگیرند و با گفت و شنود به موقع مانع از سایه انداختن تعارضات و مسائل حل نشده بر ساحت جان و روان میشوند.
۳.افزایش مستمر ذخیره شناختی. در خانواده سلامت محور مطالعه و یادگیری رفتاری رایج و مستمر است و لاجرم اعضای اینگونه خانوادهها پیوسته دانایی خود را افزایش میدهند و اندیشه خود را زیبا و غنی میسازند. آنان همچنین میکوشند تا «دانش» خود را به «خِرد» تبدیل سازند و آن را در کنش و عمل خود بکار بندند. ناگفته پیداست که پیامد دانایی، خردمندی و «اندیشه زیبا» خوشامدگویی مستمر به زیباییهای بیکران زندگی و شادابی و شورمندی جسم و روان است.
۴.فضیلتمند زیستن. در خانواده سالم پرور و سلامت محور به فضائل اخلاقی نه تنها در «گفتار» بلکه در «کردار» ارج نهاده میشود. به همین سبب اینگونه خانوادهها اغلب با خود و دیگران «در صلح» و آرامش هستند.
۴.برخورداری از روابط و پیوندهای اجتماعی خرسند ساز. چنین پیوندی نوعی «حمایت اجتماعی» است که همچون «سپری نیرومند» از اعضای خانواده در برابر سختیها و رنج های ناگزیر زندگی حفاظت میکند. یادمان باشد که در جهان بودن یعنی با دیگران بودن.
خلاصه آنکه، خانواده سلامت محور «زندگی زیسته» سالمی دارد و لاجرم احساس خوشبختی و بهروزی و شادابی آن پیوسته در حال افزایش است.»
انتهای پیام